بافت شناسی دستگاه تنفس ؛ از دهان تا آلوئول ها

0 597

بافت شناسی دستگاه تنفس در هر قسمت آن تفاوت هایی دارد که در ادامه این مطلب از مطالب بافت شناسی به بررسی دقیق هر کدام از اجزای آن میپردازیم.

قسمت های مختلف بافت شناسی دستگاه تنفس

بافت شناسی دستگاه تنفس از نظر عملکرد هر کدام از اجزا و همچنین از نظر موقعیت آناتومیک تقسیم بندی میشود. این تقسیم بندی به شرح زیر می‌باشد:

  • تقسیم بندی از نظر عملکردی:
    • بخش هدایتی (conductive): شامل بینی، حلق، حنجره، نای، برونش ها، برونشیول ها و برونشیول های انتهایی است. تبادل گازها بین خون و هوا رخ نمی‌دهد و هوا فقط به سمت مناطق تبادلات گازی هدایت می شود. بخش هدایتی هوا را مرطوب و تمیز می‌کند.
    • بخش تنفسی (respiratory): شامل برونشیول تنفسی، مجاری آلویولی و آلویول هاست. در این بخش گازهای تنفسی بین خون و هوا مبادله می‌شوند.
  • تقسیم بندی از نظر آناتومیک:
    • راه تنفسی فوقانی: شامل بینی، سینوس ها و حلق (pharynx)
    • راه تنفسی تحتانی: حنجره (larynx)، نای، نای

بافت پوششی دستگاه تنفس

همانگونه که در مطلب بافت پوششی دیدیم هر عضو بدن دارای بافت پوششی است، در بافت شناسی دستگاه تنفس مستثنی نیست‌.

بافت پوششی دستگاه تنفس استوانه ای مطبق کاذب مژه دار است که بطور اختصاصی، بخش هدایتی سیستم تنفسی را می پوشاند. سلول های بافت پوششی دستگاه تنفس شامل موارد زیر است:

  • سلول استوانه ای مژک دار: فراوان ترین سلول اپیتلیوم تنفسی
  • سلول جامی شکل (گابلت): موکوس ترشح کرده و هسته در قاعده سلول قرار دارد.
  • سلول مسواکی (brush): گیرنده های حسی شیمیایی و استوانه ای شکل هستند. در راس خود (در سمت لوله هوایی) دارای مژک می باشند. در سطح قاعده ای، با عصب حسی سیناپس دارند.
  • سلول های گرانول دار کوچک (کولچیتسکی): مانند سلول های انترواندکروین روده، قسمتی از سیستم انترواندکروین منتشر (DNES) هستند.
  • سلول های قاعده ای (basal): سلول های بنیادی و اجدادی فعال در بافت پوششی دستگاه تنفس هستند که تقسیم شده و به انواع دیگر سلول های اپی تلیال تبدیل می‌شوند.

در ادامه با توجه به تقسیم بندی بالا بافت شناسی دستگاه تنفس را بررسی میکنیم.

بینی

به دلیل اینکه اولین بخش در تماس با هوای آزاد بینی است، بافت مجاری تنفسی در حفره بینی مقداری با بافت مجاری تنفسی در سایر قسمت ها تفاوت دارد. حفره بینی به دو قسمت راست و چپ تقسیم میشود که هر کدام دارای دو قسمت زیر هستند:

  • وستیبول: قسمت ابتدایی و متسع حفره بینی که خارجی تر از سایر قسمت های حفره بینی است. در بافت شناسی دستگاه تنفس، وستیبول توسط پره های بینی (nostril یا nares) احاطه شده است.
  • حفره داخلی بینی: توسط شاخک های بینی (turbinate یا conchae) به سه ناحیه تقسیم میشود: فوقانی، میانی و تحتانی

لامینا پروپریای مخاط حفره داخلی بینی شبکه عروقی گسترده ای است که جریان خون در آن برخلاف جریان هوا است و هوای دمی را گرم می کند. پلاسماسل های لامینا پروپریا در بافت شناسی دستگاه تنفس در بینی، IgA ترشح می کنند.

بافت پوششی ابتدای وستیبول بینی، شبیه بافت پوست روی بینی (پوست صورت) است و دارای غدد سباسه، عرق و ویبریسا ها (موهای ضخیم و مرطوب) می باشد.

ادامه وستیبول، شاخک تحتانی و میانی از بافت پوششی دستگاه تنفس ساخته شده است.

در بافت شناسی دستگاه تنفسی شاخک های فوقانی بینی اپی تلیوم خاصی به نام اپیتلیوم بویایی (استوانه ای مطبق کاذب) دارند. اپیتلیوم بویایی شامل نورون های بویایی، سلول های پشتیبان و سلول های قاعده ای (بنیادی) می باشد.

نورون های بویایی، دو قطبی بوده و در انتهای دندریتی خود دارای اجسام قاعده ای می باشند. اجسام قاعده ای در انتهای دندریت های نورون بویایی قرار دارند.

لامینا پروپریای اپیتلیوم بویایی دارای غدد سروزی بزرگی به نام غدد بویایی (بومن) است. در حالیکه بافت پوششی دستگاه تنفس دارای سلول های موکوسی گابلت است.

سینوس های اطراف بینی (پارانازال) نیز اپیتلیوم تنفسی نازک دارند و لامینا پروپریای اپیتلیوم تنفسی در سینوس ها، در امتداد پریوست استخوان زیر خود قرار دارد.

حلق (فارینکس) در بافت شناسی دستگاه تنفسی

حلق با توجه به قسمتی که در مجاورت با آن قرار دارد، به سه ناحیه نازوفارینکس (حلق بینی)، اورو فارینکس (حلق دهانی) و لارینگوفارینکس (حلق حنجره ای) تقسیم میشود.

نازوفارینکس (حلق بینی) در ادامه شاخک میانی و تحتانی بینی است. بنابراین بافت پوششی اش شبیه آنها بوده و بافت پوششی دستگاه تنفس است.

لوزه حلقی و دهانه شیپور استاش در نازوفارینکس قرار دارند.

اورو فارنیکس در پشت حفره دهان و لارینگوفارینکس در ادامه دهان قرار دارد. بنابراین بافت پوششی هر دوی آنها شبیه به دهان بوده و از نوع اپیتلیوم سنگفرشی مطبق غیر شاخی است (اپیتلیوم تنفسی نیست). لوزه های کامی و زبانی در اوروفارینکس قرار دارند.

نام دیگر اوروفارینکس (حلق دهانی): گلو یا throat است.

حنجره (لارینکس) در بافت شناسی دستگاه تنفس

دیواره حنجره از جنس غضروف های الاستیک و شفاف است.
  • غضروف های شفاف: غضروف های تیروئید، کریکوئید، بخش تحتانی غضروف های آریتنوئید
  • غضروف های الاستیک: کوچکتر از غضروف های شفاف می باشند شامل: اپی گلوت، میخی، شاخی، بخش فوقانی غضروف های آریتنوئید است.
وظایف این غضروف ها بازنگه داشتن راه هوایی و تولید اصوات می‌باشد.
اپی گلوت یک غضروف شفاف است که از لبه فوقانی حنجره برآمده شده و روی ورودی دیواره حنجره را حین بلع می پوشاند. بنابراین مانع از ورود غذا به نای میشود.
سطح فوقانی (زبانی) اپی گلوت در نزدیکی زبان قرار دارد. به همین دلیل نام دیگر آن سطح زبانی بوده و بافت پوششی اش مانند زبان، اپیتلیوم سنگفرشی مطبق می باشد. همچنین دارای ندول های لنفاوی و MALT نیز می باشد. سطح تحتانی اپی گلوت (سطح حنجره ای)، با اپیتلیوم تنفسی پوشیده میشود.

حفره حنجره (دهلیز حنجره)

حفره حنجره شامل دو بخش چین دهلیزی (vestibular fold) و چین صوتی (vocal fold) می‌باشد. در سطح داخلی حفره حنجره، ۲ جفت چین خوردگی (۴ عدد) وجود دارد.چین خوردگی های فوقانی، چین دهلیزی نام دارند.
غیر متحرک بوده و از جنس اپیتلیوم تنفسی هستند.
چین خوردگی های تحتانی، چین یا طناب صوتی نام دارند و از جنس بافت پوششی مطبق سنگفرشی غیر شاخی هستند تا از فرسایش و خشکی ناشی از حرکت سریع هوا در امان باشند.
در عمق چین های صوتی، عضلات مخططی قرار دارند که عضله صوتی نامیده میشوند. این عضلات موجب تحرک چین های صوتی و ایجاد صدا میشوند.
لیگامان یا رباط صوتی، یک بافت همبند الاستیک است که از دیواره حنجره به لبه آزاد چین های صوتی وصل شده و از آنها حمایت می کند.

راه هوایی در بافت شناسی دستگاه تنفس

بافت مجاری تنفسی از حنجره تا آلوئول ها تقریباً مشابه است. در بافت شناسی دستگاه تنفس تقسیم بندی راه هوایی از حنجره تا آلوئول ها به شرح زیر می‌باشد:
نای ← برونش اولیه (نایژه) ← ۳ برونش ثانویه (لوبار) در ریه راست و ۲ برونش ثانویه (لوبار) در ریه چپ ← برونش های ثالث یا سگمنتال ← هر برونش سگمنتال چندین بار تقسیم میشود که به شاخه های انتهایی این انشعابات، برونشیول گفته میشود ← هر برونشیول وارد یک لوبول ریوی شده و به ۵ تا ۷ برونشیول انتهایی تقسیم میشود ← برونشیول تنفسی ← مجرای آلوئولی و آلوئول ها.
بافت شناسی دستگاه تنفس

نای

مخاط بافت مجاری تنفسی در نای اپیتلیوم تنفسی است.  بین زیرمخاط و ادوانتیس، غضروف های هیالن C شکلی وجود دارد که به باز نگه داشتن مجرای نای کمک می کنند.

نای دارای بافت MALT است. دو طرف باز غضروف های C شکل، به سمت مری (خلف نای) قرار داشته و توسط عضله صاف تراکئالیس و بافت فیبروالاستیک متصل به پری کندریوم خود غضروف C شکل، به هم وصل میشوند.
در طی بلع، عضله تراکئالیس شل میشود و به مری اجازه اتساع و عبور مواد غذایی را میدهد. عضله تراکئالیس و لایه الاستیک مانع از اتساع بیش از حد و پارگی مری میشوند.
طی سرفه، عضله تراکئالیس به شدت منقبض شده و لومن نای را باریک می کند. این امر موجب میشود تا هوا با سرعت بیشتری از ریه خارج شده و مجرای تنفسی را تمیز کند.

برونش ها

در بافت شناسی دستگاه تنفس برونش ها حلقه های غضروفی کامل هستند (C شکل نیستند) و غدد سروزی – موکوسی فراوان و ندول های لنفاوی وجود دارند.
لامینا پروپریا در برونش ها، عضلات صاف و رشته های الاستیک دارد. لنفوسیت ها هم در لامینا پروپریا و هم در بین سلول های اپی تلیال قرار دارند.
به تدریج با کوچک تر شدن برونش ها عضله صاف، الیاف الاستیک و MALT فراوان تر میشوند و غدد، سلول های گابلت، غضروف و بافت همبند کمتر میشوند.

برونشیول ها

برونشیول ها درون لوبول های ریوی قرار دارند و فاقد غضروف و غدد مخاطی هستند.
یک بافت همبند متراکم برونشیول ها را می پوشاند. این بافت دارای عضلات صاف و عروق لنفاوی است. به اپیتلیوم مژه دار برونشیول ها، پلکان (escalatar) یا دستگاه مژه ای – موکوسی گفته میشود.
دیواره درخت تنفسی تا انتهای برونش های ثالث غضروف دارد و از برونشیول ها و بعد از آن، فاقد غضروف است. بافت هایی که غضروف دارند همواره باز هستند.
بافت پوششی دستگاه تنفس در برونشیول های بزرگتر، استوانه ای مطبق کاذب و در برونشیول انتهایی، مکعبی یا استوانه ساده است.
سلول های کلاب یا کلارا سلول های اختصاصی برون ریز بدون مژه در اپیتلیوم مکعبی برونشیول های انتهایی هستند که اعمال زیر را انجام میدهند:
  1. ترشح سورفاکتانت و موسین
  2. سم زدایی توسط SER
  3. ترشح پپتید های ضد میکروبی و سیتوکین ها
مخاط برونشیول های تنفسی دارای سلول کلاب، مسواکی و گرانول دار است (مانند برونشیول انتهایی) با این تفاوت که دارای منفذی به داخل آلوئول هاست. به همین دلیل برونشیول تنفسی اولین ناحیه از درخت تنفسی است که تبادلات گازی در آن صورت میگیرد.
مخاط در محل منفذ آلوئولی از نوع سنگفرشی ساده است که به داخل آلوئول امتداد میابد. لامینا پروپریا در بافت شناسی دستگاه تنفس در برونشیول ها فاقد غضروف و دارای عضله صاف و رشته های الاستیک است.

آلوئول ها در بافت شناسی دستگاه تنفس

برای مطالعه بافت شناسی ریه در واقع باید بافت آلوئول ها را بررسی کنیم. برونشیول های تنفسی در نهایت به مجاری آلویولی تقسیم می‌شوند که در دیواره مجاری آلویولی، آلویول ها قرار دارند.

بافت آلویول و مجاری آلویولی پوششی سنگفرشی ساده است. در انتهای مجرای آلویولی، آلویول ها بیشتر و نزدیک تر به هم هستند که به مجموع آنها، کیسه آلویولی (alveolar sac) گفته می‌شود.
بین دو آلویول مجاور، دیواره آلویولی یا سپتوم وجود دارد که از جنس بافت همبند است (دارای فیبروبلاست، ECM، رشته های الاستیک و رتیکولر).
رشته الاستیک به آلویول ها اجازه می‌دهد حین دم متسع شده و حین بازدم بصورت غیرفعال منقبض شده و هوا را از آلویول خارج کند.
الیاف رتیکولر از روی هم خوابیدن یا اتساع بیش از حد آلویول ها جلوگیری می کند
در بافت شناسی دستگاه تنفس در بافت ریه منافذ آلویولار (منافذ kohn) سوراخ هایی در دیواره آلویول هستند، که آلویول های مجاور از برونشیول های تنفسی مختلف را به هم مرتبط می کند.
این منافذ موجب یکسان سازی فشار هوا در تمام الویول ها می‌شود. همچنین اگر برونشیول مسدود باشد، جریان هوا را با آلویول های جانبی برقرار می کند.

سد خونی – هوایی (blood-air barrier)

بین هوای درون آلویول ها و خون درون مویرگ ها، سد خونی – هوایی قرار دارد. این سد شامل:
  • سلول های سنگفرشی دیواره آلویول (نوموسیت): دو نوع بوده و با اتصالات محکم و دسموزوم به هم متصل هستند.
    • نوموسیت های نوع I : نود و پنج درصد نوموسیت ها را تشکیل می‌دهند و سازنده قسمت آلویولی سد خونی – هوایی هستند. اندامک ها در اطراف هسته قرار گرفته و سایر قسمت های سلول نازک است. وزیکول های پینوسیتوزی (که در برداشت مواد خارجی و سورفاکتانت از قبل ترشح شده نقش دارند) در قسمت نازک نوموسیت های نوع I وجود دارند.
    • نوموسیت های نوع II یا دیواره ای (سپتال): سلول مکعبی شکل که به درون آلویول برآمده شده اند و در محل یکی شدن دو یا چند دیواره الویولی، بین نوموسیت های نوع I پراکنده شده اند. در تشکیل سد خونی – هوایی نقش ندارند. دارای وزیکول ها و گرانول هایی به نام اجسام تیغه ای (Lamellar) هستند. این وزیکول ها محتوی فسفولیپید ها و پروتئین های سازنده سورفاکتانت هستند. این سلول ها، مورد حمله ویروس کووید ۱۹ قرار گرفته و تولید سورفاکتانت در آنها کاهش‌ میابد. هنگام آسیب به آلویول ها، نوموسیت های نوع II تقسیم شده و نوموسیت های نوع I و II جدید را می‌سازند (بعنوان سلول بنیادی، نقش در ترمیم).
  • تیغه پایه مشترک بافت پوششی آلویول و اندوتلیال مویرگ
  • سلول های اندوتلیال مویرگ: مویرگ های آلویولی، بدون منفذ هستند. اندامک ها در سلول های اندوتلیال مویرگ در بافت شناسی دستگاه تنفس، در اطراف هسته تجمع یافته اند تا سایر قسمت های سلول نازک شده و برای عبور هوا مناسب باشد. ویژگی بارز مناطق نازک سلول اندوتلیال، وزیکول های پینوسیتوزی است.

بافت مجاری تنفسی

سورفاکتانت توسط نوموسیت II ساخته و ترشح شده، بطور مداوم توسط نوموسیت های I و II و ماکروفاژها برداشته و سورفاکتانت جدید جایگزین می‌شود. ترکیبات سورفاکتانت شامل :
  • فسفولیپید دی پالمیتوییل فسفاتیدیل کولین (DPPC)
  • کلسترول
  • پروتئین آب دوست سورفاکتانت A(SP-A)
سورفاکتانت کشش سطحی را کاهش داده و در نتیجه حین دم، به نیروی کمتری برای باد کردن آلویول نیاز است و حین بازدم، آلویول ها روی هم نمی خوابند.
در نوزادان نارس، نبود سورفاکتانت مهم ترین عامل سندرم زجر تنفسی نوزادان است.

بیشتر

 

5/5 - (1 امتیاز)
مطالب مشابه
نظر یا سوالی ندارید؟!

ایمیل شما منتشر نمیشود.

تلفن همراه *