بافت کلیه یکی از پیچیدهترین بافت های بدن انسان است چرا که کلیه وظایف بسیار مهمی بر عهده دارد. در این مطلب با بافت شناسی کلیه به طور کامل آشنا میشویم. با ما همراه باشید.
لیست عناوین این مطلب
اجزای بافت کلیه
در برش پارانشیم بافت کلیه دو بخش زیر را می بینیم:
- کورتکس: بخش تیره خارجی است که شامل جسمک های گرد (مجموعه کپسول بومن و گلومرول) و مقطع عرضی لوله های کلیوی می باشد.
- مدولا: بخش روشن مرکزی است و از ۸ تا ۱۵ ساختمان مخروطی به نام هرم های کلیوی (renal pyramid) تشکیل شده که قاعده آنها در محل اتصال کورتکس به مدولا قرار دارد.
ساختار هایی از کورتکس به دورن مدولا نفوذ می کند که به اینها، ستون های کلیوی (renal columns) گفته میشود.
هر هرم کلیوی به همراه بافت قشری که در موازات و پشت آن قرار دارد، لوب کلیوی نامیده میشود.
مجاری و لوله های موازی که از مدولا به درون کورتکس نفوذ کرده اند، شعاع مدولاری (medullary rays) نامیده میشوند.
به مجموع شعاع های مدولاری و بافت قشری همراه آنها لبول کلیوی گفته میشود. راس هرم، پاپیلای کلیوی نام دارد که در این محل، هرم به کالیس کوچک متصل میشود.
عروق بافت کلیه
با توجه به ساختار عروقی فراوان در کلیه بخشی از بافت شناسی کلیه مربوط به شناخت عروق کلیه است. کلیه از شریان رنال خون میگیرد. این شریان از ناف کلیه وارد آن میشود. شریان کلیوی در ناف به شاخه های سگمنتال منشعب میشود .
شریان های سگمنتال در اطراف لگنچه یه شریان های بین لوبی منشعب میشوند. شریان های بین لوبی از بین هرم های کلیوی به محل اتصال قشر به مدولا رفته و به شریان های قوسی (arcuate) منشعب میشوند.
از شریان های قوسی در محل قاعده هرم کلیوی، شریان های بین لوبولی یا قشری شعاعی منشعب میشود
در مسیر بازگشت مویرگ های دور لوله ای همراه با مویرگ های کپسول کلیه ورید های ستاره ای را میسازند و آن ها ورید های بین لوبولی و در ادامه نیز، هم مسیر و هم نام با شریان های آورنده میباشند.
در نفرون های جنب گلومرولی، شبکه عروقی دور لوله ای تشکیل نمیشود و به جای آن عروق مستقیم وجود دارد که تا عمق مدولا نفوذ می کنند.
نفرون و اجزای آن در بافت کلیه
- جسمک کلیوی (renal corpuscle): قسمت ابتدایی و متسع نفرون که شامل گلومرول و کپسول بومن (کپسول گلومرولی) است. در کورتکس قرار دارد.
- لوله خمیده نزدیک: بخش بلند و پیچ خورده آن در کورتکس و بخش کوتاه و مستقیم آن در مدولا قرار دارد.
- قوس هنله: قسمت نازک آن (نزولی و صعودی) در مدولا و قسمت ضخیم صعودی که از مدولا به کورتکس میرود.
- لوله خمیده دور: در کورتکس قرار دارد
- لوله اتصال دهنده (connecting tubule): قسمت انتهایی نفرون که محتویات نفرون را به لوله جمع کننده تخلیه می کند.
چند لوله اتصال دهنده به هم میپیوندند و یک لوله جمع کننده (collecting tubule) را ایجاد می کنند. چند لوله جمع کننده به هم پیوسته و یک مجاری جمع کننده (collecting duct) ایجاد می کنند. در بافت شناسی دستگاه ادراری مجرا های جمع کننده در ناحیه پاپیلا به هم پیوسته و کالیس کوچک را میسازند. لوله اتصال دهنده بخشی از نفرون است اما لوله و مجاری جمع کننده جز نفرون نیستند.
عملکرد و فیزیولوژی نفرون را پیشتر در مطلب نفرون چیست مورد بررسی قرار داده ایم.
جسمک های کلیوی
جسمک های کلیوی در بافت شناسی کلیه در قسمت ابتدایی نفرون قرار دارند و شامل کپسول بومن و گلومرول میشوند.
کپسول بومن
کپسول بومن در بافت کلیه دارای دو لایه زیر است:
- لایه احشایی یا داخلی: ناحیه ای از کپسول بومن که مویرگ های گلومرولی را احاطه می کند.
- لایه جداری یا خارجی: سطح کپسول را تشکیل میدهد.
بین دو لایه، فضای کپسولی یا ادراری قرار دارد که محتویات گلومرول به درون این حفره فیلتره میشود. به ناحیه ای از جسمک کلیوی که به عروق آوران و وابران نزدیک است، قطب عروقی و ناحیه ای که نزدیک به لوله خمیده نزدیک است، قطب توبولار نامیده میشود.
گلومرول
گلومرول نیز دارای دو لایه جداری و احشایی است که لایه جداری در قطب عروقی و توبولار متفاوت است.
- لایه جداری در قطب عروقی: مشابه عروق، بافت پوششی سنگفرشی ساده است.
- لایه جداری در قطب توبولار: مشابه توبول ها، بافت پوششی مکعبی ساده است.
- لایه احشایی: سلول های پوششی خاصی به نام پودوسیت (سلول پا دار) هستند.
عملکرد بافت جسمک کلیوی در فیلتراسیون خون
از هر پودوسیت در گلومرول بافت کلیه چندین زائده اولیه جدا میشود. این زوائد گسترده شده و اطراف مویرگ گلومرولی را احاطه می کنند. از هر زائده اولیه چندین زائده ثانویه یا پدیکول منشعب میشود که با پدیکول پودوسیت مجاور پنجه در پنجه میشود.
در بین پدیکول های پنجه در پنجه که سطح مویرگ ها را میپوشاند، فضایی به نام “شکاف تصفیه ای” وجود دارد. منفذ شکاف تصفیه ای توسط پرده ای به نام “دیافراگم شکاف” پوشانده میشود.
دیافراگم شکاف، نوعی اتصال محکم می باشد که حاوی پروتئین نفرین، گلیکوپروتیین و پروتئوگلیکان با بار منفی است.
بین سلول های اندوتلیال و پدیکول های پودوسیت ها (که سطح خارجی سلول های اندوتلیال را میپوشانند)، غشای پایه مویرگ های گلومرولی (GBM) قرار دارد. غشای پایه گلومرولی از به هم پیوستن تیغه پایه پودوسیت و تیغه پایه اندوتلیوم در بافت کلیه ایجاد میشود.
در غشای پایه گلومرولی و دیافراگم شکاف، GAG هایی با بار منفی وجود دارند. بنابراین آنیون های آلی (مثل پروتئین ها) نمی توانند از آنها عبور کنند
سلول های مزانژیال جسمک کلیوی
سلول های مزانژیال جسمک کلیوی در بافت کلیه معادل پری سیت های واقع در رگ های خونی هستند. سلول های مزانژیال از پودوسیت ها تیره تر هستند.
خصوصیت اصلی آنها انقباض و تولید اجزای تیغه پایه است. به سلول های مزانژیال همراه با ماتریکس اطراف، مزانژیوم گفته میشود که فضای بین مویرگ هایی که پودوسیت ندارند را پر می کند.
سلول های مزانژیال در بافت کلیه موجب حمایت فیزیکی از مویرگ گلومرولی میشوند و با انقباضات متوالی خود در پی تغییرات فشار خون منجر به تقویت میزان بهینه فیلتراسیون میشوند.
همچنین این سلول ها تجمعات پروتئینی که به سد تصفیه ای میچسبند (مانند کمپلکس آنتی بادی – آنتی ژن) را فاگوسیتوز میکنند و سایتوکاین ها و پروستاگلندین ها و فاکتور هایی که در ایمنی و ترمیم گلومرولی نقش دارند را ترشح میکنند.
لوله خمیده نزدیک (PCT)
پس از جسمک های کلیوی در بافت کلیه لوله خمیده نزدیک وجود دارد که از بافت پوششی مکعبی ساده ساخته شده است. سلول های لوله خمیده نزدیک حاوی میتوکندری فراوان هستند (برای بازجذب پروتئین های کوچک از طریق اندوسیتوز) بنابراین اسیدوفیلند.
قسمت راسی سلول ها دارای میکروویلی های فراوان است که حاشیه برسی یا مسواکی را میسازند. این سلول ها در بافت کلیه در غشای قاعده ای خود (مجاور با رگ خونی) دارای فرورفتگی های غشایی (membrane invagination) بزرگی هستند.
سلول های لوله خمیده نزدیک، بصورت پنجه در پنجه کنار هم قرار میگیرند و در هم فرو رفته اند. سلول های لوله نزدیک علاوه بر ترشح و بازجذب، ویتامین D را هیدروکسیله می کنند (ویتامین D فعال میسازند). فیبروبلاست های اطراف لوله خمیده نزدیک، اریتروپویتین میسازند. لومن لوله خمیده نزدیک عموما بسته است.
قوس هنله
در بافت کلیه پس از لوله خمیده نزدیک قوس هنله قرار دارد و به ترتیب شامل قسمت نازک نزولی، نازک صعودی و ضخیم صعودی است.
- قسمت نازک هنله: بافت پوششی سنگفرشی ساده دارد که حاوی اندامک کم هستند که متناسب با نقش آنها (بازجذب غیرفعال) است. لومن این لوله ها باز است
- قسمت ضخیم هنله (TAL): بافت اپیتلیوم مکعبی ساده دارد و حاوی میتوکندری زیاد است. این بخش تا ماکولا دنسا (در مجاورت گلومرول) ادامه دارد.
لوله خمیده دور (DCT)
پس از قوس هنله در بافت کلیه لوله خمیده دور وجود دارد که از بافت اپیتلیوم مکعبی ساده ساخته شده است. در لوله خمیده دور در مقایسه با لوله خمیده نزدیک بازجذب مواد کمتر است و سلول ها کوچکتر، پهن تر و فاقد حاشیه مسواکی هستند. لومن DCT خالی است. تعداد هسته ها بیشتر است. میتوکندری و خاصیت اسیدوفیل کمتر است.
دستگاه جنب گلومرولی
قسمت ابتدایی و مستقیم لوله خمیده دور، با قطب عروقی جسمک کلیوی نفرون مربوط به خود تماس پیدا می کند. به این ناحیه، دستگاه جنب گلومرولی گفته میشود که از ۳ جز تشکیل شده است:
- ماکولا دنسا: سلول های لوله خمیده دور که با جسمک کلیوی در تماس هستند. این سلول ها نسبت به سایر سلول های لوله خمیده دور، بلندتر و فشرده تر هستند.
- سلول های گرانولار جنب گلومرولی: سلول های عضله صاف لایه میانی شریانچه آوران هستند که تغییر یافته و ویژگی های سلول های ترشحی را پیدا می کنند (هسته مدور، RER و گلژی گسترده). این سلول ها حاوی گرانول های پر از رنین هستند.
- سلول های لاسیس: سلول های مزانژیال خارج گلومرولی هستند و وظایفی مشابه با سایر سلول های مزانژیال دارند.